اوهوی سیدعلی! این آخرین پست وبلاگمه که دارم خطاب به تو مینویسم. یک سال و هشت ماه پیش، با رفقایم خیابان را روی سرم گذاشتم که «اگه تقلب بشه، ایران قیامت میشه». باورت نمیشد؟ روی زمین سفت نشاشیده بودی؟ دامبول السلطنه ها تریاک سناتوری را چسباندند به وافورت و بهت قوت قلب دادند؟ گفتند میزنیمشان، میگیریمشان، میکشیمشان و ....... ساکتشان میکنیم؟ یادت هست؟ دیدی کور خوانده بودند؟
اینجایش را حساب نکرده بودند که بهشت زهرا هفتاد میلیون قبر ندارد! همه زندانهای ایران که چه عرض کنم، زندانهای عالم هم برای هفتاد میلیون پرنده عاشق جا ندارد.
الم تر کیف فعل ربک باصحاب الفیل؟ لشکر فیلهایت مضمحل شد. فیلها در حال فرارند!
چقدر در این دو سال عاقلان نصیحتت کردند؟ سخن رفیق 60 سالهات هاشمی را چرا نشنیدی؟ فکر کردی از او زرنگتری؟ تو مو میدیدی و او پیچش مو! اگر به مقامی هم رسیده بودی با عقل او بود. نه عقل ناچیز خودت. چرا به نصیحتش گوش نکردی؟
خاتمی نجیب را ندیدی؟ همین یکی دو ماه پیش آخرین شرایط را برایت گذاشت. فکر کردی یک نفر ابله تر از خودت را بفرستی چنگ و دندان نشان دهد، واقعیت عوض میشود؟
سیدعلی. امروز که این پست وبلاگم را برایت مینویسم، تو میلرزی و من و رفقایم میرزمیم! شک ندارم که این شبهای آخر خواب هم به چشمت نمیآید. از زور همین بیخوابی هم یکی دو ماه دیگر خواهی مرد! راستی، خبر خوش برایت دارم. همین امشب بن علی هم مرد! رفیق فابریکت!
اوهوی سید علی! دیگر کسی از تو نمیترسد. سرلشکرهایت همگی بدون لشکر ماندند. فیروز آبادی هم امروز پشتت را خالی کرد. شنیدی؟ گفت نظامی ها به مردم شلیک نخواهند کرد. گفت نظامیان باید بروند لب مرز. با دشمن بجنگند. یادت هست؟ او مرد جنگ بود. هشت سال با صدام جنگیده بود. او هم با آنکه حجم مغزش یک صدم شکمش هم نیست، فهمیده که خیابانها را نمیشود با گلوله و توپ اداره کرد.
اوهوی سید علی! فردا روز کارزار ماست. فردا خیابانهای ایران مال ما است. تو اگر میخواهی این یکی دو ماه آخر عمرت را بدون محاکمه شدن، بدون تحقیر بیشتر، بدون وحشت از اعدام شدن در سوریه یا ونزوئلا سپری کنی، ما حرفی نداریم. بی سر و صدا فرار کن و برو. فقط مجتبی قربون اون دست چلاقت بره، کلیدها را بیزحمت بده به میرحسین. توی کوچه خودتون مینشینه! یا اگه خواستی بده دست کروبی. ولی واقعا برو و دیگه پشت سرت رو هم نگاه نکن.
اوهوی سیدعلی! فردا اگه اومدیم و دیدیم هنوز هستی، دیگه نمیگذاریم بری. فهمیدی؟ دیگه باید بمونی پیش خودمون. آخه خیلی باهات کار داریم. ....... چخه!
hagha ke karet dorosteh
پاسخحذفدمت گرم دلم خنك شد
پاسخحذفراهپیمایی روز اول اسفند:
پاسخحذفهدف: آزادی موسوی از زندان غیر قانونی جنتی و خامنه ای.
مکان: چهار راه ولیعصر و پاستور - چهار راه فلسطین و پاستور -۱۲ فروردین و پاستور - میدان پاستور.
زمان: راس ساعت ۳ بعد از ظهر.
وسایل لازم: چتربا دسته کلفت ، کیف کهنه با دسته محکم و یکی دو کتاب کهنه ، کلاه ضخیم گرم، ماسک، چسب تنسو پلاس، خوراکی ، و غیرو ..... که خودتان بهتر میدانید.
در صورتی که به هر دلیلی امکان حضور در راهپیمایی را ندارید، با اتومبیل در سطح شهر حرکت کنید. تا با ایجاد ترافیک از نقل و انتقال و تحرک نیرو های ساندیسی جلوگیری کنید. و یا حداقل در مقابل در خانه خود بایستید. هیچکس نباید در خانه باشد.
مبارک، بن علی، نوبتته سید علی
دست مریزاد...گل گفتی
پاسخحذفدمت گرم این سید علی گدا مگر با این بیانیه جنابعالی از رو بره از بس ولایتش وقیح و پر رو از رو نمیره به این آسونی مردیکه الاغ
پاسخحذفبچههای ایران، واقعا که دمتون گرم. هر چی بی آبرویی از رژیم قبلی و فعلی بود شماها جبران کردید. یک ملت جوون شجاع و فهمیده. خدا به همراهتون و به امید پیروزی یک یک شما. پاینده باشید.
پاسخحذفهر چی ایران داره از برکت امام و سید علی است. وگرنه الان بالا سر همه شماها و نوامیس تون، یک عراقی و یه آمریکایی وایستاده بود.
پاسخحذفناشناس جان. عراقی ها هم مردن و این سید علی نمرد.
پاسخحذفzenedh va javeid bad rah mardenegei ariobarzang delaver lor.khone ao dar rag karobei
پاسخحذفاگه میتونید بگیرید
پاسخحذفشما فقط فوت میکنید
نمیدونید دودش چش همتونو در میاره
اگه عرصه رو بر ما تنگ کنید(با شما دیوثا هستم) عاشورا رو نشونتون میدیم با یه فرق کوچیک که ایندفه ورق بر میگرده.
ناشناس گرامی
پاسخحذفعربده کشی و حیدر حیدر گفتنتان را بگذارید برای وقتی که برای رهبرتان دم می جنبانید. وبلاگ من جای این کارها نیست. با عر و بوق و تهدید دیگر نمی شود حکومت کرد.
پاره شدن چه آسون ، آدم شدن چه مشکل
پاسخحذف