خانه ساندیس خور شهر ری است. ولی او تهران را بیشتر دوست دارد. تهران خیلی بزرگ تر و با صفا تر است. بخصوص پارک شهر.
ساندیس خور از حمام بدش میآید. دوست دارد موهایش را مدل دکتر شانه کند. و آرزو دارد کاپشنی مانند دکتر داشته باشد.
ساندیس خور پولکی است و با اینحال از هاشمی رفسنجانی به خاطر پولدار بودنش عقده به دل دارد.
ساندیس خور دوستی دارد که در قم طلبه است. از دیدگاه او دوستش خیلی باسواد است. کتاب شرح لمعه را در دست او دیده است. دوستش به او گفته که فقط آقا و آقای مصباح و آقای نوری همدانی مرجع حساب میشوند. بقیه مرجع حسابی نیستند!
ساندیس خور برادر کوچکی دارد که همیشه مفاش از لب بالایش آویزان است و گاه به دهانش سرازیر شده. او برای برادر کوچکش ساندیس میآورد.
ساندیس خور فرماندهای دارد که او را حاجی میخواند. حاجی به ساندیس خور گفته است که اگر فتنهها را خوب بخواباند، لازم نیست به سربازی برود.
ساندیس خور یک بار با بچههای پایگاه به مناطق عملیاتی جنوب رفته است. سال نو بود. کاروان راهیان نور. در اتوبوس با دوستانش کلی سینه زدند و سرود خواندند. خوش گذشت.
ساندیس خور یک بار رهبر را از نزدیک دیده است. ولی از آن دورترها! بعد از رفتن رهبر اجازه دادند او و دوستانش قالی را ببوسند. و او هم بوسیده بود. میگویند ثواب دارد.
ساندیس خور یک شوهرعمه بالاشهر نشین دارد. معماری قدیمی که بساز و بفروشی منظمی دارد. گاهی مادرش برای سفره حضرت رقیه یا سفره ابولفضل با اتوبوس شرکت واحد به خانه او میرود و گاهی برای ساندیس خور هم چلو قیمهای میآورد.
ساندیس خور کم سواد است. تا کلاس پنجم خوانده. حتی کلاس پنجم را سه بار خوانده. ولی نتوانسته تصدیق بگیرد. «حاجی» گفته برای اینکه افسر ارتش سایبری بشود باید دیپلم داشته باشد و وقتی هم قسم میخورد دیگر نگوید «به حرضت عباس!» خود حاجی لفظ قلم میگوید «به حضرت عباس» حالا چه فرقی میکند؟!
ساندیس خور ناراحت است که چرا مدتی است اخلاق حاجی با او برگشته؟ تا همین چند سال پیش که ریش و سبیل نداشت حاجی با او مهربانتر بود و حتی یک بار در اردو او را روی پای خودش نشانده بود.
ساندیس خور پدر ندارد. بچه که بود پدرش رهایشان کرد و رفت ژاپن. یک بار که با مصطفی (دانشجوی بچه مزلف هم محلهای) دعوایش شده بود؛ مصطفی به او گفته بود بی پدر و مادر. ساندیس خور معنی این فحش را نمیدانست. شکر خدا که این مصطفی را بعدها گرفتند و زندانیش کردند. حقش بود.
ساندیس خور معنی همه فحشهای بد را بلد است. نقل دهانش هم خارکسته است. وقتی با بچههای پایگاه عقب وانت میایستند، خطاب به بدحجابها داد میزند «مرگ بر بی حجاب»
ساندیس خور خواهری دارد که یکی دو سال کوچکتر از خودش است. بچههای پایگاه به گوشش رسانده بودند که مصطفی (همان دانشجوی بچه مزلف) قبل از زندان رفتنش با خواهرش توی کوچه حرف میزند. ساندیسخور خواهرش را کتک زده بود. گاهی او را کتک میزد. از این کار لذت میبرد. وقتی روی خواهرش میافتاد و او را میزد، دلش میخواست خودش را به او بمالد. خواهرش بیصدا گریه میکرد.
ساندیس خور ترک موتور و پشت وانت را بر تاکسی سواری ترجیح میدهد. ولی از اتوبوسهای پایگاه خوشش میآید. با بچهها در اتوبوس سرود میخواند. خیلی کیف میدهد.
ساندیس خور از عشق خبر ندارد. دافترین عشقش دختر شهلا بندانداز است. گاهی از زیر چادر به او میخندد. ساندیس خور دلش به همین خوش است. برای او خیلی زده. حتی یکبار قدیمها برای خواهر خودش هم زده. ولی از این کار پشیمان است. اصلا زدن خوب نیست. گناه دارد. ولی او میزند.
ساندیس خور همه جایی است. جایش برایش فرقی ندارد. در هر مسجدی ولو است. کافیست قیمهای بدهند و ساندیسی، کلاس قرآن هم نگذارند. اینکه مسجد محله خودشان است یا مسجد محلهای دیگر زیاد فرقی نمیکند.
ساندیس خور موقع سخنرانی آقای مسجد خوابش میگیرد. ولی هرجا اسم محمد میآید بلندتر از همه صلوات میفرستد. یک بار اشتباهی به جای محمد بعد از «محبت» صلوات فرستاد. آقای مسجد همانجا به او متلک گفت. تف به روحش. خوارکسته.
ساندیس خور دلش میخواهد دلش میخواهد دخترهای مانتویی را بگیرد و سینههایشان را فشار بدهد. دلش میخواهد بچسبد به مانتو تنگها. مویشان را بکشد.
ساندیس خور چوب دستی را به این باتومهای جدید ترجیح میدهد. زنجیر موتور را هم بهتر از شوکر برقی به کار میبرد.
ساندیس خوررا بارها در تلویزیون نشان دادهاند. عکسش هم همه جای اینترنت پخش شده است. آن هم چه عکسی. وسط بگیر و ببند. حاجی میگه نباید بگذاره ازش عکس بگیرن.
ساندیس خور به سبزها میگه «جلبک». اسم خوبیه. بهشان میآید. سبزها خیلی بیشتر از بچه مسلمونها هستند. ولی ساندیس خور میداند حق با آنها نیست.
ساندیس خور در انتخابات سال 1384 به دکتر رای داده. اول با کارت بسیج در پایگاه خودشان رای داد. بعد با بچههای پایگاه رفتند در چند جای دیگر. یک جا با شناسنامه. یک جا با کارت ملی و حتی یک جا با کارت کتابخانه رای داد.
ساندیس خور در انتخابات 1388 رای نداد. حاجی گفته بود اصلا نیازی به رای دادن ما نیست. فرشتهها رای ها را به صندوق میریزند. ساندیس خور دوست داشت مثل 4 سال پیش خودش به جای فرشتهها رای میداد.
فردای رای گیری ساندیس خور با دو سه نفر از بچههای پایگاه رفت و رای داد. او خیلی رای داد. یک شبانه روز رای داد. دستهایش تا چند روز درد می کرد. حاجی گفته بود باید خیلی رای بدهد. ساندیس خور در همه دوره مدرسه این همه مشق ننوشته بود. ولی آخر سر همه از اون راضی بودند. حتی یه آقای روحانی تو وزارت خونه بهشون گفته بود این کار عبادته. ساندیس خور از این عبادت ها بدش می اومد. اون عبادتی رو دوست داره که با زنجیر موتور و چوبدستی و موتور باشه.
ساندیس خور از 25 بهمن به بعد کمی ناراحته. امام خامنه ای گفته بود چشم فتنه کور شده. ولی یه عالمه جلبک باز هم توی خیابون بودند. مادر ساندیس خور باهاش حرف زده. بهش گفته ممکنه جلبک ها پیروز بشوند. ساندیس خور ترسیده. دلش می خواست مصطفی (همون بچه مزلف دانشجو) آزاد می شد تا ازش بپرسه «اگر سبزها پیروز شدند، آیا ساندیس خورها را خواهند کشت؟»
(این توضیح را پس از خواندن بخشی از نظرات به این پست اضافه می کنم)
دوستان. این داستان مربوط به یک ساندیس خور با کارکتر خاص است. بدیهی است در بین ساندیس خورها افراد پولدار، خانواده دار، تحصیلکرده و باهوش زیاد پیدا می شود. این مورد خاص از این مواهب محروم بوده. شاید در بین سبزها نیز چنین افرادی پیدا شوند. در نظر داشته باشید که این یک متن سیاسی نیست. فقط یک متن کوتاه است راجع به یک آدم خاص. گوشه ای از یک واقعیت. در شهر ری، در تهران، در هرجای دیگر واقعیت های دیگری هم وجود دارد. این فقط یک گوشه از واقعیت است.
این متن را با نیت طنز شروع کردم. ولی بعد آنقدر تلخ شد که خودم هم گریه ام گرفت. همین.
ضمنا قسمت دوم این داستان را اینجا بخوانید
نه خیر مگر ادم کش هستیم .توی ساندیس نجاست پرمی کنیم میدیم دستشون تا ببینم یک بسته ساندیس توش چقدر نجاسته
پاسخحذفعالی
پاسخحذفاقا دمت گرم درسته که من بچه شهر ری هستم ولی بخدا ساندیس خور نیستم اصلا به ساندیس الرژی دارم !!! دوست عزیز تعداد کمی از بچه های شهر ری ساندیس خور هستن خدایش بیشترشون اون جوری که شما فکر میکنید نیستن در این مطلبتون یک تجدید نظر بفرمایید با تشکر
پاسخحذفخیلی زیبا ...
پاسخحذفدست شما درد نکنه ، ان شا... این بسیجی ها (گشنه های چماق به دست) سر عقل بیایند
سانديس خور قدرت تصور، فكر ندارد كه به اين موضوع فكر كند بجاي او بايد حاجي و آقا فكر كنند و تصميم بگيرد. بنا براين سانديس خور نمي تواند حتي تصورش را بكند كه روزي جلبك ها پيروز بشوند چون حاجي هميشه ميگه اون ها اقليت هستند و هيچ غلطي نمي توانند بكنند.
پاسخحذفمطلب زیبایی بود البته اگر زیاد شمالی جنوبی اش نمیکردید. همان بالا شهر هم بچه حاجی ساندیس خور کم نیست!
پاسخحذفو از ترس و عذاب درونی ات خواهی مرد ای بی وجدان
پاسخحذفمن شخصا از ماموراي نيروي انتظامي متنفر نيستم چون به هر حال مامورن و حقوق بگير، تا يه جائي با حكومت راه ميان بعدش ميدونو خالي ميكنن. بيشتر پاسدار ها هم همينطور هستن! يه مجتمع مسكوني سپاه رو ميشناسم كه ديش مركزي دارن!!!!
پاسخحذفولي اين لباس شخصيها و بسيجيا حرامزاده ترين و بيشرفترين مردم ايران هستند، بعد از پيروزي بايد همشون سلاخي شن.
واقعا زیبا بود، اولین متنی بود که تا آخرش رو دقیق خوندم چون با روحیه جوانانه نوشته شده بود.
پاسخحذفمن هم موافق کشتنشون نیستم . به نظر من باید اینها رو گرفت برد تو اردوگاههای کار اجباری که وسط کوی اتوبان بسازن یا معدن حفر کنن یا بدون حقوق تو پالایشگاه کار کنن. تن و بدن این آدمها جدا از مغزشون که چیزی تو کله پوکشون نیست میتونه سرمایه خوبی برای آیندمون باشه.به امید پیروزی
بايد بدونن كه ما هيچكس رو نميكشيم.
پاسخحذفحتي خود خامنه اي رو.
ولي حرف مادر سانديس خور غلط بود,پيروزي ما شايد نيست
بايد است.
v
خیلی بد و توهین آمیزه . این متن نشون میده که چرا این ساندیس خورها به قول شما هیچ همدلی ای با جنبش سبز ندارن . تا زمان که در این حد حقیرانه به مردم طبقات دیگه و شهرستانها نگاه میشه ، انتظاری برای پیوستن اونها به جنبش نباید داشته باشیم . واقعا هم برای چی باید بپیوندند وقتی هیچ کس حتی بچه های سبز هم اونها رو آدم حساب نمیکنن.
پاسخحذفبه نظرم قوه طنزتون رو برای کسانی که از این آدمها سواستفاده میکنن به کار بگیرین . باید هشیار باشیم و بدونیم مقصر واقعی کیه..
و لابد با این استدلالها می خواهید جنبشی را به پیروزی برسانید. نه داداش من این جوری و با این حرفهای بی ادبانه نمی تونی خودت رو با کلاس نشون بدی. همین کارها باعث میشه که مردم بیشتر از شما بیزار بشن.خوبه بازهم بنویس تا ماهیت پلید سبزها بیشتر رو بشه
پاسخحذفسلام دوست عزیز ندیده و نشناخته ام
پاسخحذفمتنی را که نوشتی نپسندیدم. من در تمام تظاهرات ها بودم، کتک خوردم، گاز اشک آور و باتوم خوردم و بیشتر از همه از دست آنها عصبانی هستم. اما به خودم اجازه نمی دهم به کسی توهین کنم به ویژه به خانواده اش. اصلاً من ساندیس خور نشدم چون نمی خواهم به کسی که مثل من فکر نمی کند فحاشی کنم. فحاشی کار ساندیس خورها ست. نمی توانیم بگوییم ساندیس خور نیستیم اما رفتار و گفتارمان مثل آنها باشد. آنها قدرت را به هر قیمتی می خواهند اما جنبش سبز در هیچ وضعیتی پا روی اخلاق نمی گذارد و شرافت انسانی را رعایت میکند، حتی اگر دشمنش باشد.
با تشکر
سعید
خیلی تند رفتی هموطن
پاسخحذفتوی شهرری پر هست از سبزها
کافیه روزهای راهپیمایی یه نگاهی به قطارهای مترو بندازی که چطور فوج فوج جمعیت از جنوب شهر به مرکز شهر میآن برای تظاهرات...
ضمنا تمام حرکات شجاعانه توی برخوردها با لباس شخصی ها و گارد ویژه توسط همین بچه های حاشیه نشین شهر انجام میشه
اینطور نگاه کردن به ساندیس خورها هم اصلا پسندیده نیست.
وقتی داری با دیو میجنگی نباید اخلاق دیوی داشته باشی... مطمئن باش که همین مجاز دونستن برخورد همراه با توهین و خشونت آفت حرکت های آزادیبخش هست.
دیکتاتورها و طرفدارانشون هم روزی مثل من و شما بودند و حالاست که رفتارشون عوض شده.
بخدا سه تاشونو در نظر گرفتم منتظرم رزيم برگرده زنده زنده سرشونو ميبرم بخدا صواب داره اينكار يك راست بهشت ميرى
پاسخحذفبا سلام
پاسخحذفاز نظر طنز اگه بخوايم حساب کنيم خوب بود ولي خوب نمي شه گفت که پسنديده بود. علت اين که احمدي نژاد اومد سر کار اين بود که اصلاح طلب ها توي هشت سال خاتمي قشر پايين جامعه رو فراموش کردند. هم از نظر اقتصادي و هم از نظر فرهنگي. بچه هاي کم تر برخوردار هستند که به کمک واقعي احتياج دارند (نه صدقه البته). الان هم راهش اينه که اين نفرتي هست و اين دو دستگي که هست بشکنه و مردم رو اول براي چيزي که هستند بپذيريم بعد هم سعي کنيم که کمکشون کنيم. همه انسان ها حتي همين سانديس خوري که شما اين جا توصيف کردي قابليت اصلاح رو دارند فقط بايد راهش رو پيدا کرد.
خیلی تند رفتی هموطن
پاسخحذفتوی شهرری پر هست از سبزها
کافیه روزهای راهپیمایی یه نگاهی به قطارهای مترو بندازی که چطور فوج فوج جمعیت از جنوب شهر به مرکز شهر میآن برای تظاهرات...
ضمنا تمام حرکات شجاعانه توی برخوردها با لباس شخصی ها و گارد ویژه توسط همین بچه های حاشیه نشین شهر انجام میشه
اینطور نگاه کردن به ساندیس خورها هم اصلا پسندیده نیست.
وقتی داری با دیو میجنگی نباید اخلاق دیوی داشته باشی... مطمئن باش که همین مجاز دونستن برخورد همراه با توهین و خشونت آفت حرکت های آزادیبخش هست.
دیکتاتورها و طرفدارانشون هم روزی مثل من و شما بودند و حالاست که رفتارشون عوض شده.
اگر ما هم بخواهیم مثل انها خشن باشیم و به قول اون دوستمون بکشیم اشون چون صواب داره پس فرق ما با انها چیه ؟؟؟؟؟؟
پاسخحذفدوست عزیز، متاسفانه جنبش سبز برنامه ای برای جذب طبقات زیر متوسط جامعه نداره. به هر حال ساندیس خورها هم قسمتی از جامعه ایران هستند.
پاسخحذفمن این صحبتهای آقای علی رضا رو کپی کردم که نشون بدم که بسیار با ایشون موافقم!!!
پاسخحذفخیلی تند رفتی هموطن
توی شهرری پر هست از سبزها
کافیه روزهای راهپیمایی یه نگاهی به قطارهای مترو بندازی که چطور فوج فوج جمعیت از جنوب شهر به مرکز شهر میآن برای تظاهرات...
ضمنا تمام حرکات شجاعانه توی برخوردها با لباس شخصی ها و گارد ویژه توسط همین بچه های حاشیه نشین شهر انجام میشه
اینطور نگاه کردن به ساندیس خورها هم اصلا پسندیده نیست.
وقتی داری با دیو میجنگی نباید اخلاق دیوی داشته باشی... مطمئن باش که همین مجاز دونستن برخورد همراه با توهین و خشونت آفت حرکت های آزادیبخش هست.
دیکتاتورها و طرفدارانشون هم روزی مثل من و شما بودند و حالاست که رفتارشون عوض شده.
چرا فكر ميكنيد جنبش سبز براي فقرا برنامه نداره؟ ميدونيد اين 300000000000 دلاري كه معلوم نيست احمدي نژاد چه بلائي سرش آورده چقدر پوله؟ به هر ايراني 60000000 تومن ميرسه از اين پول، ميدونيد با اين پول چقدر ميشه شغل و درآمد ايجاد كرد؟ آقاي بسيجي سايبري ميدونستي كه تمام بدبختيهائي كه همه ما ايرانيها ميكشيم زير سر نظامي هست كه داري بهش خدمت ميكني؟
پاسخحذفin asla jave khobi nist alan entegham giri hese khobi nist onham be rah mian ye roozi
پاسخحذفدوستان جرا یک داستان رو اینجور نگاه میکنید این نظر نویسنده هست یک شاهکار هم نیست اما داستان کوتاه خوبی بود شما هم داستانی بنویسید که یه جور دیگه برخورد کنه به قول بعضی دوستا مثه دیو نباشه من کلیت داستانو دوست داشتم سبک نوشتت منو یاده نوشته های کسی میندازه اما تا آخر داستان ریتم رو حفظ کردین بازم مرسی.
پاسخحذفسلام
پاسخحذفبه قول عزیزی، جالب بود ولی نه پسندیده!
هیچوقت فکر کردیم که من نوعئ چرا اینجوریم و اون به قول شما ساندیس خور چرا اونجوری؟ حتما تو سیستمش براش تعریف شده که کارش درسته!
خودمونو بذاریم جای طرفای مقابلمون! شرایط اقتصادی و فرهنگی کشورمون در حد نرمال نیست و خود ما در یه طبقه ای هستیم که حتا از اون هم پایین تره!
نه خوراک مادی خوبی داریم نه خوراک فرهنگی خوبی! فکر میکنی محصول این وا نفسا چیزی بهتر از این میتونست در بیاد؟
من از ساندیس خور متنفر نیستم، از اونی که این شرایط براش به وجود آورد و داره ازش سؤ استفاده میکنه انتقام میگیرم!
شرمنده ولی باید بگم که نوشته شما عاری از اخلاق است
پاسخحذفاگه قراره که ما هم مثل اونا بنویسیم و حرف بزنیم که دیگه چه کاریه، خوب ما هم بریم ذوب در ولایت بشیم دیگه
- - - -
مرگ بر خامنه ای
مرگ بر اصل ولایت فقیه
جنبش سبز پیروز است
ما بیشماریم
قوی و غم انگیز بود
پاسخحذفخیلی عالی
پاسخحذفما دو نوع ساندیس خور داریم نوع بی سواد نوع باسواد نوع بی سواد رو میشه سواد آموخت آموزش داد آگاه کردو نجات داد ولی نوع با سواد فقط لایق اعدام است و بس چون بازمیتواند در آینده ایران عده دیگر را گمراه کند بمب گزاری کند وطالبانی جدید درست شود
مرگ بر اصل ولایت فقیه
پاسخحذفدوستان سبز
ما باید اماده تظاهرات چهار شنبه سوری شیم
سبزها به جای این کارا اطلاع رسانی کنیم نباید بذاریم این ساندیس خورا نفس بکشند
همونطور که بقیه دوستان هم نوشتند،این یک داستانه و به نظر من اهانت امیز نیست. ضمناً از ظاهر داستان به نظر می رسه که نویسنده اتفاقاً دغدغه طبقه فرودست رو هم به شدت داره. و باز به نظرم می رسه که کاملاً از سر دردمندی و ادراک کاراکتر (ساندیس خور) است.
پاسخحذفwe should respect our fellow country men
پاسخحذفYour story is somehow disrespectful
sorry,I didnt like it
best wishes for green movement
300000000000 دلار يادتون نره، نفري 60000000 تومن ميرسه ها!
پاسخحذفدوستان لین مطلب فقط برای خنده است لطفا بدو بیران نگین
پاسخحذفمتن مطلب
پیشنهابه کارخانه زمزم پرتقالی برای اسپونسر شدن در .......
بچه ها واسه یک هفته قبل چهارشنبه سوری قرار بریم تو خیابان ها باید طومار این دیکتاتوری به هم بپیچیم
پاسخحذفما می توانیم
yeki beheshoon gofte adam koshi behtar az kos keshie ina ham gorosne , av vali ro entekhab kardan. IRAN az in darb o daghan ha ziad dide, ESKANDAR, ARAB HA , MOGHOL HA , SAFAVIE, REZA GARDAN KOLOFT, ROOS HA, INGILIS HA , KH. R va A.N. BASIJI, kheili badbakhti, hamin
پاسخحذفدوستان واسه تظاهراتی که در راه هست حتما از
پاسخحذف( کلتل ملتوف ) استفاده کنید
Damet garm khayi bahal neweshti. Ige iyn garigooriaye dahati gooreshoono az Iran gom konan beran ghaze wa oonja saghat shan, Iran dobareh barmigarde be tamadone bozoge 2500 salash
پاسخحذفdastaneh khooby bood vali
پاسخحذفfekr meekonam 2 joor sandeeskhor dareem yeki be khatereh faghr be donbaleh sandees va chlow gheymeh majany meeravd,
va deegary be khatereh sandees va chelow gheymeh majany ,ba chomagh meekoobeh too sareh baradar va khaharash,
dasteh aval ghabeleh tarahom ast va dasteh dovom ham beeshtar ghabeleh tarahom ast chon faghat yek heyvaneh nafahm ast va moteasefaneh bazyvaghtha in tor heyvanat ra az beyn meebarand
يكبار مرگ با شرافت بهتر از زندگي ذلتبار و مرگ تدريجي هست
پاسخحذفمن یک نظامی هستم
پاسخحذففقط می خواهم بگم که در نیروی انتظامی حداقل در حوزه خودم(تهران)همه فرمانده ها و مسولین به هم ریختن
تو این 16 سال خدمتم با قاتعیت میگم این همه عجز و سر درگمی در برابر تنها درصدی از مخالفین نظام بی سابقه است
متأسفانه اين طنز زيبا و تلخ ريشه در واقعيات جامعه داره. بيان واقعيت نميتونه توهين به كسي باشه.
پاسخحذفبه كسي كه از واقعيت يه پديده الهام ميگيره نميشه برچسب زد كه تو درك درستي از پديده نداري و اهانت كردي و بي اخلاق بودي و ...
اتفاقا بزك كردن واقعيت زشت نشانهي عدم درك واقعيت و توهين به خود و صد در صد غير اخلاقيه.
درود به سبزهاي شهر ري. فكر نميكنم كسي به شهامت و توان شما شك داشته باشه.
درود
پاسخحذفدوستان عزیز آنانی که 30 سال پیش را به خاطر دارند میدانند که تا بوده چنین افرادی در این خاک حضور داشته اند. شعبان بی مخ ها بوده اند و هستند و خواهند بود.
آنچه که برنامه ریزی شد این بود که زیردستان را به بالا و مدیران را زیردست نمایند. روشی که به راحتی فرهنگ و قدرت را از جامعه صلب نمایند. کتاب قلعه حیوانات را بخوانید انچیزی که عینا بر سر این کشور و مردمش امد.
اما هوشیار باشیم که برنامه های از پیش نوشته شده توسط آقای دکتر یا بالادستی او طرح ریزی نشده اند بلکه دستانی فرای این مرز و بوم از مترسکانی چون انان استفاده می نمایند.
ایران و ایرانی همواره تحت استعمار آنان بوده و مصدق و مصدق فکران را از سر راه خود بر داشته و بر می دارند. باید هر ایرانی یک مصدق باشد.
رضا خان در دیداری با مدرس چنین گفت:
من و تو هر دو نوکر اجنبی هستیم اما من نوکر وطن پرست و تو نوکر وطن فروشی.!!! ننگ بر هر وطن فروش . ننگ
جواب ناشناس نظامی
پاسخحذفمن هم داداشم ستوان نیروی انتظامی هست
اینجا(اصفهان هم فرمانده ها ریدن
دادشم می گه ما همش در حال اماده باشیم
مگه خیلی از بچه های نیرو انتظامی کلان مخلف اینها شدن و انها رو فحش می دن
جواب ناشناس نظامی
پاسخحذفمن هم داداشم ستوان نیروی انتظامی هست
اینجا(اصفهان هم فرمانده ها ریدن
دادشم می گه ما همش در حال اماده باشیم
مگه خیلی از بچه های نیرو انتظامی کلان مخلف اینها شدن و انها رو فحش می دن
واقعاً متاسفم . تا روزی که شما اینطور فکر میکنید حتی به عنوان یه ایرانی نمیشه شما رو نگاه کرد . باید دست از تخیلات و تعصب بردارید . همیشه ساندیس خور رو معرفی میکنید به عنوانه متعصب ، پس خودتون چی ؟ خدا قبل از اینکه از نادان عهد بگیره برای یادگیری از دانا تعهد گرفته برای یاد دادن . با این متن شما دانا هستید ؟؟ به خدا من بی طرف به هر دو طرف نگاه کردم ولی تو اصلاح طلبها بیشتر تناقض دیدم و اکثرا بازیچه دست دیگران میشن . فضا شون چه تو اینترنت و چه تو جامعه و دانشگاه با اخبار زرد کاملا مسموم هست . اکثر موقع ازشون برای موج سواری استفاده میشه چه از سمت نظام و چه از سمت بیگانه . این نمیتونه یه جنبش مستقل باشه . تو متنتون اصلا ادب جای نداره .
پاسخحذفbazi az doustan va doshmanan yadeshoun rafte ke in belakhare ye tanze siasie va na yek maghaleye elmi. khob mamloume ke tou shahre rei hame injouri nistan va maloume ke hameye sandis khor ha khanevadashoun injouri nistan vali ounghadr hastan ke in matn dorost bashe!. kheily alie afarin
پاسخحذفdorood bar shoma javanane shoja va rashid iran zamin azizan ma irani hastim irani yanni eshgh va mohebat dige az koshtan va kalame edam motenafer shodam ma bayasti jame va mardome khodemono be donya joori neshon bedim ke tame jahan az ma oolgoo begiran are azizane hamvatan piroozi nazdike payande iran va irani shad bashid
پاسخحذفیک مقدار تند رفتی.
پاسخحذفکلی از دوستای صمیمی من الان به جنبش سبز پیوستند.
من هم بچه مذهبی ام و از خامنه ای متنفر. الان هم دانشجوی دکتری هستم. می خواهم این رو بت بگم که شما نباید به خانواده افراد توهین کنی.کلی از بسیجی های سابق بچه های پاکی هستند که مثل من از خامنه ای متفنراند. ما اگر یک کشور خوب می خواهیم باهر اعتقاد و نژادی باید با هم متحد بشویم. مرگ بر خامنه ای. درود بر انسانیت و آزادگی
فکر کن نکشمشون
پاسخحذفها ها .. خلي هم خوب بود ...
پاسخحذفخيلي هم انتقام عاليه ...
سالهاست گه زدن به زندگي همه ...
تا چشم باز كردن ازشون خوردم ...
ريدن به همه چي ... انتقام هم نگيريم ازشون ...
اينقدر من چهره هايي رو تو ذهنم دارم كه حاضرم خودم با ناخن چشم هاي هرزه و كثيفشو از توي كاسه در بيارم كه نگو ...
يكيش رئيس پاسگاه خوشكه بيجار تو گيلان، اسمش الان يادم نيست ... ولي تا موقع مرگ قيافه اش يادم نميره ... حتي توي خود جهنم هم ميگردم تا پيداش كنم ... به خدا قسم ... خودم با دستاي خودم اينقدر حلقومشو فشار ميدم تا جونش از حلقش در بره
مگه به همين راحتيه ؟
ريدي و تموم ؟
نه داداش ...
چشم در برابر چشم ...
دلم برای ساندیس خور قصه خیلی می سوزه... با این طنز تلخ اشک از چشمام جاری شد. انسان های آزاده هرگز یک انسان ولو ساندیس خور را نمی کشند چه برسه به ساندیس خور یتیم قصه ی ما ... آنچه در رنگ داستان موج می زند فقر است خصوصا از نوع فرهنگی آن . ساندیس خور قصه ی ما به دلیل فقر اقتصادی از فرهنگ محروم شده است. با این حال بی نوا کارت کتاب خانه ای دارد که با آن رای داده است. دوستی به قول خودش با سواد دارد. و ساعت ها در ازای مقدار ناچیزی پول و محبت رای نوشته است. در باورش به خدا و دینش خدمت می کند و برای صواب به جای پای امامش بوسه می زند. اگر هم او را بکشند ظلم است و خدا این ساندیس خور بی گناه را به بهشت خواهد برد...
پاسخحذفدوستان لطفا به جای ایجاد نفرت تعصب کینه و تفرقه ایجاد وحدت و صلح کنید تا عاقبت پیروزیمان خوشی آزادی صلح باشد
Akh baba enghadr mola loghati nabashid....yek tanz faghat yek tanze...in yek maghaleye falsafi ejtemai nist....yek nafar yek hesi ro gerefte, ono ro kaghaz avorde, chize ghashangi shode, gozashte inja ma bahash hal konim....hal mikonin bokonin, nemikonin ham nakonin.....
پاسخحذفبی نهایت عالی بود! عزیزم میبینم یک قسمتشو سانسور کردی! حتما به خاطر بازی از کامنت ها
پاسخحذفبه غیر از جنبه طنز داستان، یکی از روانکاوانه ترین داستان های کوتاهی که بود که اخیرا خونده بودم
موضوع به روز، زکاواتمند، صریح و روان - این داستان کوتاه در حد کوتاه نوشته های ایرج میرزا بود - دست کم نگیرش
ساندیس خور بی آزاری بوده، تجاوز نکرده، گلوله نزده، آدم نکشته، پیرزنها و پیرمردها رو کتک نزده.
پاسخحذفموضوع ربطی به فقر فرهنگی نداره، خیلی از مردم فقیر هستند، تلویزیون و اینترنت ندارند، ماشین سواری ندارند، غذای ساده میخورند، مدرسه نرفتند و بی سوادند، حتا نمیتونند بخونند، ولی همین مردم بخشنده و خوشقلب هستند. اگر داشته باشند با بقیه قسمت میکنند و اگر نه قناعت میکنند.
این ساندیس خورها موجوداتی هستند تن پرور که هیچ هنری ندارند، غالباً خانوادههاشون هم از اینا دل خوشی ندارند. کسی که به خاطره پول هر کاری میکنه.