سخنگوی شورای نگهبان فاش کرد: حتی «نظارت استصوابی» هم نمی کنیم! بلکه «انتخاب میلی» می‌کنیم!

حرف های امروز کدخدایی درباره روند تائید یا رد صلاحیت افراد در شورای نگهبان، ادعاهای این شورا مبنی بر بررسی صلاحیت افراد و دقت این پروسه را باطل نمود و پشت پرده این روند را فاش کرد. در واقع معلوم شد که در این روند تنها کاری که انجام نمی شود «بررسی صلاحیت ها» است! بلکه در عوض اعضای 12 نفره شورای نگهبان (به جای مردم و قبل از آنان) بین خودشان در مورد افراد معروف اقدام به «رای گیری» می کنند. بر اساس گفته های اخیر کدخدایی، موضوعی که تاکنون همگان می پنداشتند گونه ای از «نظارت استصوابی» است و به آن اعتراض داشتند، حتی نظارت استصوابی هم نیست. بلکه نوعی «انتخاب میلی» است.

بخش مرتبط گفته های عباسعلی کدخدایی به نقل از همشهری در ادامه می آید: 


آنچه رویه ما در شوراست، این است که پرونده خاصی از افراد به شکلی که در بحث مجلس داریم مطرح نمی‌شود، بلکه درباره افراد شاخصی که قاعدتا باید از بین رجال مذهبی ـ سیاسی باشند، بحث و گفت‌وگو می‌شود. اعضای شورا هر کدام شناختی نسبت به این افراد دارند و شرایط اصل 115 را در رابطه با آن فرد بررسی می کنند و نهایت هم رأی‌گیری می‌شود که البته این رأی‌گیری به مفهوم تأیید یا احراز شرایط، در واقع باید رأی به تأیید یا اعلام نظر مثبت باشد. بر اساس ملاک قانونی، ما در بحث انتخابات ریاست جمهوری نیاز داریم که 7 رأی یا بیشتر نسبت به یک فرد داده شود که نشانگر آن است که شورای نگهبان این فرد را واجد شرایط دانسته است. حالا اگر یک نفر 6 یا 5 رأی داشت طبعا ما نمی‌توانیم او را واجد شرایط بشناسیم.
ممکن است از نگاه یک شهروند که در بیرون است این وضعیت مقداری قابل تأمل به نظر برسد، ولی ملاک ما رای‌گیری است؛ بنابراین ممکن است افراد معروفی در انقلاب و یا در سطح جامعه سوابقی داشته باشند، اما چون رأی لازم را ندارند، واجد شرایط شناخته نمی‌شوند و طبعا اسم آنها به وزارت کشور اعلام نمی‌شود. پس ملاک شورا رأی‌گیری نهایی است؛ در همین دوره هم ما افرادی را داشتیم که 5 یا 6 رأی داشتند اما چون یک یا 2 رأی کم داشتند، نتوانستند وارد گردونه انتخابات شوند و در این جهت، اعضای شورای نگهبان بر اساس تشخیص خودشان که مثلا همه شرایط در یک فرد وجود دارد یا خیر، عمل می‌کنند.
ممکن است من به عنوان یک عضو شورا نسبت به یک فرد معتقد باشم که فاقد شرایط مدیریت است و نسبت به فرد دیگری معتقد باشم شرط اعتقاد و ایمان به مبانی نظام جمهوری اسلامی را ندارد. هر کسی بر اساس تشخیص خود، رأیش را اعلام می‌کند و مجموعه اینها رأی مثبت با از نظر جامعه رأی منفی می‌شود که البته ما از جهت قانونی رأی منفی درباره افرادی که صلاحیتشان احراز نشده را اعلام نمی‌کنیم.

نظرسنجی خبرگزاری فارس از 110% از جامعه آماری! بازهم عدد سازی!

خبرگزاری فارس در خبری که ساعت 22:04 روز سی ام اردیبهشت 92 منتشر کرد مدعی شد


نتایج معتبرترین نظرسنجی اعلام شد
تصمیم قطعی ۷۰ درصد مردم برای مشارکت در انتخابات/اصولگرایان پیشتازند
بر اساس آخرین نظرسنجی معتبری که در خصوص انتخابات یازدهم صورت گرفته، ۷۰ درصد مردم اعلام کرده‌اند که برای مشارکت قطعی در انتخابات ریاست جمهوری تصمیم گرفته‌اند.


لینک خبر 


متن خبر چنین است:

به گزارش خبرگزاری فارس، یکی از معتبرترین مراکز افکارسنجی کشور نتیجه اخرین نظرسنجی خود درباره انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را که روز 28 اردیبهشت ماه جاری انجام داد، منتشر کرد.
این مرکز نظرسنجی خود را با پرسش از 164 هزار نفر از 31 شهرستان مرکز استان و 70 شهرستان و 140 روستا در سراسر کشور انجام داده است.
بر اساس نظرسنجی صورت گرفته، حدود 69 و 6 دهم درصد از پرسش شوندگان اعلام کردند که تصمیم خود را برای شرکت در انتخابات آتی گرفته‌اند و 13 و 7 دهم درصد نیز تصمیم به عدم مشارکت دارند.
همچنین 26 و 7 دهم درصد از پرسش شوندگان اعلام کرده‌اند که هنوز تصمیم قطعی برای حضور در انتخابات نگرفته‌اند.
الخ......

همانطور که می بینید اگر درصدهای اعلام شده را با هم جمع کنیم 69/6+13/7+26/7 به عدد جالب 110% می رسیم!!!! یعنی این خبرگزاری از 110% از 164 هزار نفر ادعایی خود سوال کرده است که تصمیمشان در باره انتخابات آتی چیست؟
دوباره فصل انتخابات شد و موقع عدد سازی!
پی نوشت1: معنی «یکی از معتبرترین مراکز اخبار سنجی کشور!» را هم فهمیدیم!
پی نوشت2: الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقا و ریاضی دانان!!

انتخابات آزاد



اگرچه بنا به فرمایش مقام معظم رهبری ما حق نداریم اسم «انتخابات آزاد» را به زبان بیاوریم. ولی هیچ منعی وجود ندارد که راجع به آن پست وبلاگ بنویسیم، شعر بگوئیم یا هر کار دیگری که دلمان خواست بکنیم. راستش من تا همین چند وقت پیش اصلا نمی‌دانستم انتخابات آزاد چیست. همیشه هم درمانده بودم که منظور مقام معظم رهبری از واژه «دشمن» که درصد زیادی از اغلب سخنرانی‌های ایشان را به خود اختصاص داده است چیست؟ اما امروز می‌دانم که منظور از دشمن درواقع یک موجودی به نام «انتخابات آزاد» است. با بیانیه نمایندگان محترم مجلس هم پی بردم که یک ارتباط تنگاتنگی بین «فتنه» و «انتخابات آزاد» وجود دارد. این سخنان مقام معظم رهبری نکات آموزنده زیادی برای من داشت. تازه فهمیده‌ام که تاکنون سی و چهار بار در انتخابات آزاد شرکت کرده‌ام. یا مثلا پی برده‌ام که در سال 1388 شخصی به نام «ندا آقاسلطان» اصلا کشته نشده، بلکه «انتخابات آزاد» شده. یعنی فردی به اسم «عباس کارگر جاوید» خیلی «آزادانه» ندا آقاسلطان رو «انتخاب» کرده و تفنگش رو به سمت اون شلیک کرده. حتی با این حساب میشه گفتتا به حال، خیلی بیش از 34 «انتخابات آزاد»  داشته‌ایم. یعنی دست کم فقط در سال 1388 صدها  «انتخابات آزاد» منجر به مرگ یا جراحت و هزاران انتخابات آزاد منجر به بند 209 و دو الف و 350 فقط در تهران اتفاق افتاده.

بودجه تصویب شده عیدی کارگران وزارت صنایع، صرف پاداش تصویب نشده مدیران شد!

بر اساس اطلاعات موثق واصله امسال كارگران برخي شركت هاي نساجي عيدي نداشتندودرواقع عيدهم نداشتند!

كارگران شركت هاي كنف كاروبافكاررشت،گلبافي قائمشهر،وسيمان سپاهان اصفهان بدليل اينكه عيدي وحق عائله مندي خودراازوزارت صنعت،معدن وتجارت دريافت مي كنندبابي لياقتي و زدوبندمديركل امورمالي اين وزارت صنعت، تاالان طلب خودرادريافت نكرده اند،اين درصورتي كه طي بخشنامه هاي مرسوم عيدي كاركنان مي بايست درپايان بهمن ماه به اين كارگران پرداخت مي شد،واين مسئله باعث مشكلات وشرمساري جهت تامين نشدن هزينه هاو مايحتاج ضروري ايام نوروز براي اين قشرزحمت كش گرديد.اين افرادپس ازتعطيلات بامراجعه به استانداري متوجه مي شوندكه اعتبارمربوطه به وزارت صنعت،معدن وتجارت پرداخت شده ولي به دليل زدوبندهاي مرسوم درادارات دولتي وبراي تامين هزينه افرادوابسته وهمچنين پاداش پايان سال مديران اين مبالغ تاكنون به كارگران شركت هاي يادشده پرداخت نگرديده!باپيگيري اين كارگران ومراجعه برخي ازافرادذينفع متوجه ميشوندكه سندوچك مربوطه هم صادرگرديده ولي مسئولين مربوطه اعلام ميدارندكه اعتباراين سندبراي هزينه هاي ديگروزارت مصرف شده ومديرمربوطه دستورداده اندكه چك صادره راتااطلاع بعدي به بانك نبرند!حال باتوجه به تخلف واضح مديريادشده بايدازمسئولين رده بالاي اين وزارت درمورداين كارتعمدي پرسيدكه آياپاداش مديران ومعاونين رابايدازحق عائله مندي وعيدي اين كارگران پرداخت كرد؟آيامديران اينقدربي پول شده اندكه اين همه خانواده به خاطرپنجاه مديربايدايام عيدرابانگراني وتنگدستي سپري كنند؟

بحال اين وزارت خانه بي دروپيكرومديرانش بايدخون گريست...

اگر سلطنت طلب ها ساکن ایران بودند، از لج مردم و موسوی می رفتن رای می دادن!


موضوع اول: داشتم فکر می کردم که شانس آوردیم سلطنت طلبان ساکن ایران نیستند. توی سی سالی که از خدا عمر گرفتم و همه اش رو هم داخل ایران زندگی کردم، روی هم رفته 20 تا سلطنت طلب زنده از نزدیک ندیده ام! تازه من توی شمرون زندگی می کنم. جایی که باید سلطنت طلبای زیادی حضور داشته باشن. خوب این هم شانس ماست. چون اگه این بندگان خدا ساکن ایران بودن، حتما از لج مردم و موسوی و شورای هماهنگی راه سبز امید هم که شده، همگام با پسرعموهای ارزشی شون می رفتن پای صندوق های رای و رای می دادن.

موضوع دوم: گشت زدن توی اینترنت باعث شد با یک کتاب کمیک استریپ چاپ شده در ایران آشنا بشم. انتشارات یونییورسال که قبل از انقلاب انتشار کتاب های کمیک استریپ تن تن و آستریکس رو بر عهده داشته، یک کتاب هم منتشر کرده با اسم «عظمت بازیافته» نقش اول این کتاب رو هم کسی بازی نمی کرده جز شخص اول مملکت یعنی شاهنشاه آریامهر! فکرش رو بکنید شاه بخواد نقش تن تن رو بازی کنه چه آش شله قلمکاری میشه! پیشنهاد می کنم برای تفریح هم که شده، در روز 12 اسفند که در منزل هستین و کاری بیرون از خونه ندارین، این کتاب رو در این نشانی بخونین

نامه بلاگرها و کنشگران آنلاین به خانواده های رهبران جنبش سبز

خانواده‌های محترم موسوی و کروبی

نامه دردمندانه شما را خواندیم و ندای حق‌طلبانه‌تان را شنیدیم که یادآور پیام دل‌نشین بزرگ‌همراهان سبزمان بود. همراهان شریف و بزرگواری که امروز در بند و حصری غیرقانونی و ظالمانه‌ گرفتارند تا صدایشان خاموش و پیام‌شان در دل‌ها فراموش شود. و چه سودای خامی که استبداد در سر پرورانده‌ است. یک سال است که ما شاهد این بی‌داد هستیم, همان‌گونه که از نخستین روزهای پس از کودتای انتخاباتی شاهد سرکوب خونین هم‌وطنان‌مان بودیم. پس اکنون به عنوان شاهدان عینی تمامی این حوادث شهادت می‌دهیم.

شهادت می‌دهیم که بزرگ‌همراهان سبزمان جز به ندای مردم و به نمایندگی از مطالبات آنان قیام نکردند.

شهادت می‌دهیم که آنان با مردم خود صادق بودند. صادقانه پیمان بستند و شرافتمندانه بر سر پیمان ایستادگی کردند.

شهادت می‌دهیم که آنان جز دغدغه اصلاح امور کشور و آسایش و رفاه مردم را نداشتند.

شهادت می‌دهیم که جز به دلسوزی، خیرخواهی و از سر احساس وظیفه قدم در این راه دشوار نگذاشتند.

شهادت می‌دهیم که آنان هیچ نگفتند و هیچ نکردند، مگر در چهارچوب «قانون اساسی» که میثاق ملی مردم ماست.

و شهادت می‌دهیم که آنان هیچ نخواستند جز در راه تحقق شعار «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» و احیای حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و اصلاح روند انحراف از مسیر تحقق آرمان‌های انقلابی که با رویای شیرین آزادی و استقلال شکل گرفته بود اما امروز به اسارتی در حقارت وابستگی و ضعف و انزوا انجامیده است.

ما بر همه این حقایق شهادت می‌دهیم و اکنون، در آستانه 25 بهمن ماه و نخستین سالگرد حبس غیرقانونی بزرگ‌همراهان سبزمان، نه تنها با شما، که با خانواده تمامی اسرای جنبش و با بازماندگان تک‌تک شهدای سبزمان پیمان می‌بندیم.

با شما پیمان می‌بندیم که همچنان بر سر آرمان‌های سبز خویش ایستاده‌ایم و همراهان خود را تنها نخواهیم گذاشت.

با شما پیمان می‌بندیم که یاس و ناامیدی در قلوب ما راهی نخواهد داشت. سرشار از امیدیم و مومن به روز پیروزی.

با شما پیمان می‌بندیم که خستگی در ما راه نخواهد یافت که ما مبارزه را زندگی می‌کنیم.

با شما پیمان می‌بندیم که جای خالی همراهانمان را پر خواهیم کرد. که زدن و بریدن و کشتن چاره‌گر نیست تا آن زمان که ما تبلور «رویش دوباره جوانه» باشیم.

با شما پیمان می‌بندیم که قلم‌های خود را بر زمین نگذاریم که شعار ما آگاهی بخشی است و این قلم‌ها تنها سلاح ما در مبارزه با جهل و جور و فساد برآمده از حاکمیت استبداد است.

پس هرکجا که باشیم و با هر روش که بتوانیم ندای مظلومیت همراهان‌مان خواهیم شد. پیام‌رسانان آزادگی سرافرازان در بند و میراث‌داران جاودانگی شهدای سبز تا آن روز که دوباره بهار سبز آزادی ایرانمان را در بر بگیرد.

گروهی از وبلاگ‌نویسان، گردانندگان سایت های سبز و کنشگران فضای آنلاین