بازی جنبش سبز پایان نیافته است، بلکه تازه آغاز شده است.


ذهن ما مهندسی است. این خیلی بد است! بسیاری از ما، مانند یک مهندس یا یک ریاضی‌دان، وقتی با یک مسئله مواجه می‌شویم، تلاش می‌کنیم با استفاده از راه حل‌های مهندسی و ریاضی مسئله را حل کنیم. در بسیاری از مسائل فنی چنین راه حل‌هایی بهترین راه هستند، ولی در بسیاری از مسائل انسانی و حتی برخی مسائل فنی، نمی توان تنها به راه حل ریاضی و مهندسی اتکا کرد.

مسائل و مشکلات سیاسی بیش از آن که به مسائل ریاضی و مهندسی شبیه باشند، شبیه مسائل پزشکی هستند. نظریه ریاضی بازی‌ها ثابت می‌کند که کسی که اشتباه می‌کند، بازنده بازی است. ولی آیا این نظریه همیشه صادق است؟ الکساندر فلمینگ، اشتباها فراموش کرد درب ظرف آزمایش خود را ببندد. پنی‌سیلین به همین دلیل کشف شد. بزرگترین پیروزی پزشکی جهان مرهون یک اشتباه فلمینگ است.

سیاست نیز مانند پزشکی محصول آزمون و خطا است. صدها بار آزمایش، استفاده از مهره‌های گوناگون، تکرار و هزینه دادن، شکست و زندان، و در نهایت پیروزی از نقطه‌ای که گمان نمی‌رفت! همه مسائل سیاسی را نمی‌توان با یک فرمول واحد بررسی کرد. شاید جمله بهتر این باشد: همه مسائل سیاسی را نمی‌توان بررسی کرد!

اشتباه رایج آن است که سیاست را مانند شطرنج می‌دانیم. چنین تفکری خطا است. بازی سیاست بیش از آنکه شبیه به شطرنج باشد، شبیه به تخته نرد است. شانس در آن دخیل است. یک تاس خوب در یک لحظه حساس. جفت شش همیشه خوب نیست. دو و یک همیشه بدترین تاس نیست. البته که خوب بازی کردن هم شرط است. برخلاف شطرنج، کسی که جلوتر است، الزاما برنده بازی نیست.

همه می‌دانیم که در بازی فعلی شرایط جنبش سبز چندان مساعد نیست. خامنه‌ای به ظاهر فروانروای مطلق به نظر می‌رسد. رهبران جنبش در زندان هستند. حریف به خود مغرور است. ولی...... این تازه ابتدای بازی است! جنبش سبز فقط منتظر است. منتظر یک تاس مناسب. تاسی که الزاما جفت شش هم نیست!





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر