تفاوت بزرگ جنبش سبز ایران با انقلاب‌های منطقه

نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند........... نه هرکه آینه دارد سکندری داند

دیکتاتور لیبی نیز سرنوشتی بهتر از بن‌علی و حسنی مبارک نداشت. سقوط حکومت چهل و چند ساله معمر قذافی، بازهم منتقدان جنبش سبز را برآن داشت تا بی‌تابی و کم طاقتی خود را برای رسیدن به هدف مشترک فریاد زنند. و چه کسی در دسترس‌تر از بخشی از جنبش سبز که هنوز بر «آهسته و پیوسته» ظر کردن این سبیل پای می‌فشارد؟

ظرف روزهای گذشته مصاحبه‌های گوناگونی توسط خبرنگاران خارجی با مردم معترض لیبی در رسانه‌های جهانی منتشر شد. مضمون برخی از این مصاحبه‌ها بسیار تامل برانگیز بود. برخی از معترضان در حالی که خدا را به خاطر پیروزی خویش بر دیکتاتور خونخوار لیبی شکر می‌کردند، هیچ تصور روشنی از آینده کشور خود نداشتند. آنان این مضمون را در شکل‌های گوناگون در سخنان خود نقل می‌کردند که «قذافی برود، دیکتاتور سرنگون شود، بعد از آن مسلما بدتر نخواهد بود»

باور نگارنده این است که چنین تفکری، حداقل در داخل ایران در اقلیت مطلق است. کمتر کسی در داخل کشور، حتی در پائین‌ترین سطح درک و شعور سیاسی هست که به چنین هدفی بسنده کند. اتفاقا نگارنده برآنست که بخش عمده‌ای از بدنه مردمی جنبش، به دو هدف مشترک و اصلی «برقراری مردمسالاری» و «جدایی نهاد دین از نهاد حکومت» رسیده است. با این وصف که انشای این اهداف در میان همگان یکسان نیست. گروهی این دو هدف را برقراری دموکراسی و سکولاریسم می‌نامند و برخی دیگر آن را با دخالت نکردن حکومت در دین و حوزه‌های شخصی یاد می‌کنند. به هرحال هدف مشترک معلوم است و اختلاف زیادی در آن نیست.

بدیهی است که تحقق این هدف مشترک، جز با سرنگونی نظام فعلی که هم غیردموکراتیک و هم غیرسکولار است مقدور نیست، ولی الزاما ابتدایی‌ترین قدم، سرنگونی نظام موجود نیست. هدف مردم ایران چیزی فراتر از «الشعب، یرید اسقاط النظام» است. اگرچه سقوط نظام فعلی نیز بخشی از این هدف است. بنابراین روشن است که راه طولانی‌تر و ناهموارتر از ساقط کردن یک دیکتاتور با هر شرایطی است. همانند آنچه که در لیبی، مصر یا تونس اتفاق افتاد.

دلیل این مدعا آن است که مردم ایران پیش از این در روز عاشورای سال هشتاد و هشت، ثابت کرده‌اند که امکان غلبه نظامی و ساقط کردن سریع نظام فعلی را، بسیار سریع‌تر و کم هزینه‌تر از آنچه در لیبی و تونس و مصر اتفاق افتاد دارا هستند و در موقع لزوم از این امکان خود به نحو احسن استفاده خواهند کرد.

۲ نظر:

  1. خیلی مزخرف مرقوم فرموده اید.این توهین بزرگی به ایرانیان هست که می زنید یعنی خودشان می توانستند اما نخواستند سایه این رژیم منحوس و نکبتی را از زندگیشان برکنند به این علت که می خواستند به یک مبارزه فرسایشی دست بزنند!!! همه می دانیم که جنبش سبز یک جنبش اتنیکی متعلق به اتنیک فارس در کشوری به نام ایران و عدم حمایت هفتاد درصد ملیتهای غیرپارس علی الخصوص ترکها از این جنبش اتنیکی به بی ثمر شدن و شکست این جنبش فارس گرا انجامید.این را نمی توانید منکر شوید عزیزان من.
    سولماز

    پاسخحذف
  2. سولماز جان، الان رفیقات میان اینجا پاچه ات رو می گیرن. چون ننوشتی تورک

    پاسخحذف