اگر سلطنت طلب ها ساکن ایران بودند، از لج مردم و موسوی می رفتن رای می دادن!


موضوع اول: داشتم فکر می کردم که شانس آوردیم سلطنت طلبان ساکن ایران نیستند. توی سی سالی که از خدا عمر گرفتم و همه اش رو هم داخل ایران زندگی کردم، روی هم رفته 20 تا سلطنت طلب زنده از نزدیک ندیده ام! تازه من توی شمرون زندگی می کنم. جایی که باید سلطنت طلبای زیادی حضور داشته باشن. خوب این هم شانس ماست. چون اگه این بندگان خدا ساکن ایران بودن، حتما از لج مردم و موسوی و شورای هماهنگی راه سبز امید هم که شده، همگام با پسرعموهای ارزشی شون می رفتن پای صندوق های رای و رای می دادن.

موضوع دوم: گشت زدن توی اینترنت باعث شد با یک کتاب کمیک استریپ چاپ شده در ایران آشنا بشم. انتشارات یونییورسال که قبل از انقلاب انتشار کتاب های کمیک استریپ تن تن و آستریکس رو بر عهده داشته، یک کتاب هم منتشر کرده با اسم «عظمت بازیافته» نقش اول این کتاب رو هم کسی بازی نمی کرده جز شخص اول مملکت یعنی شاهنشاه آریامهر! فکرش رو بکنید شاه بخواد نقش تن تن رو بازی کنه چه آش شله قلمکاری میشه! پیشنهاد می کنم برای تفریح هم که شده، در روز 12 اسفند که در منزل هستین و کاری بیرون از خونه ندارین، این کتاب رو در این نشانی بخونین

نامه بلاگرها و کنشگران آنلاین به خانواده های رهبران جنبش سبز

خانواده‌های محترم موسوی و کروبی

نامه دردمندانه شما را خواندیم و ندای حق‌طلبانه‌تان را شنیدیم که یادآور پیام دل‌نشین بزرگ‌همراهان سبزمان بود. همراهان شریف و بزرگواری که امروز در بند و حصری غیرقانونی و ظالمانه‌ گرفتارند تا صدایشان خاموش و پیام‌شان در دل‌ها فراموش شود. و چه سودای خامی که استبداد در سر پرورانده‌ است. یک سال است که ما شاهد این بی‌داد هستیم, همان‌گونه که از نخستین روزهای پس از کودتای انتخاباتی شاهد سرکوب خونین هم‌وطنان‌مان بودیم. پس اکنون به عنوان شاهدان عینی تمامی این حوادث شهادت می‌دهیم.

شهادت می‌دهیم که بزرگ‌همراهان سبزمان جز به ندای مردم و به نمایندگی از مطالبات آنان قیام نکردند.

شهادت می‌دهیم که آنان با مردم خود صادق بودند. صادقانه پیمان بستند و شرافتمندانه بر سر پیمان ایستادگی کردند.

شهادت می‌دهیم که آنان جز دغدغه اصلاح امور کشور و آسایش و رفاه مردم را نداشتند.

شهادت می‌دهیم که جز به دلسوزی، خیرخواهی و از سر احساس وظیفه قدم در این راه دشوار نگذاشتند.

شهادت می‌دهیم که آنان هیچ نگفتند و هیچ نکردند، مگر در چهارچوب «قانون اساسی» که میثاق ملی مردم ماست.

و شهادت می‌دهیم که آنان هیچ نخواستند جز در راه تحقق شعار «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» و احیای حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و اصلاح روند انحراف از مسیر تحقق آرمان‌های انقلابی که با رویای شیرین آزادی و استقلال شکل گرفته بود اما امروز به اسارتی در حقارت وابستگی و ضعف و انزوا انجامیده است.

ما بر همه این حقایق شهادت می‌دهیم و اکنون، در آستانه 25 بهمن ماه و نخستین سالگرد حبس غیرقانونی بزرگ‌همراهان سبزمان، نه تنها با شما، که با خانواده تمامی اسرای جنبش و با بازماندگان تک‌تک شهدای سبزمان پیمان می‌بندیم.

با شما پیمان می‌بندیم که همچنان بر سر آرمان‌های سبز خویش ایستاده‌ایم و همراهان خود را تنها نخواهیم گذاشت.

با شما پیمان می‌بندیم که یاس و ناامیدی در قلوب ما راهی نخواهد داشت. سرشار از امیدیم و مومن به روز پیروزی.

با شما پیمان می‌بندیم که خستگی در ما راه نخواهد یافت که ما مبارزه را زندگی می‌کنیم.

با شما پیمان می‌بندیم که جای خالی همراهانمان را پر خواهیم کرد. که زدن و بریدن و کشتن چاره‌گر نیست تا آن زمان که ما تبلور «رویش دوباره جوانه» باشیم.

با شما پیمان می‌بندیم که قلم‌های خود را بر زمین نگذاریم که شعار ما آگاهی بخشی است و این قلم‌ها تنها سلاح ما در مبارزه با جهل و جور و فساد برآمده از حاکمیت استبداد است.

پس هرکجا که باشیم و با هر روش که بتوانیم ندای مظلومیت همراهان‌مان خواهیم شد. پیام‌رسانان آزادگی سرافرازان در بند و میراث‌داران جاودانگی شهدای سبز تا آن روز که دوباره بهار سبز آزادی ایرانمان را در بر بگیرد.

گروهی از وبلاگ‌نویسان، گردانندگان سایت های سبز و کنشگران فضای آنلاین