پیشنهادات آیت الله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه

آیت الله هاشمی رفسنجانی در خطبه های نمازجمعه 4 پیشنهاد به دولت دادند که اجرای هریک از آنها به تنهایی می تواند دولت را ساقط کند. هر یک از این راهکارها نکته هوشمندانه ای را نیز در خود مستتر داشتند. من این مطالب به نظرم رسید. آیا شما نیز نظری دارید؟
1- آزادی مطبوعات و ادامه مناظره ها در تلویزیون:
در حال حاضر بیشتر تصمیمات از طریق اینترنت گرفته می شود. بسیاری از کسانی که به ماهواره و اینترنت دسترسی ندارند، از سیل اطلاعات و اخبار عقب مانده اند و در بی خبری مطلق به سر می برند. دوستی امروز با من تماس گرفت و با عصبانیت گفت چرا وی را از ماجرای نماز جمعه دیروز باخبر نکرده ام تا وی نیز حضور پیدا کند. آزادی مطبوعات موجب خواهد شد تا بلافاصله جنبش منسجم و هماهنگ شود. حرکت ها فراگیر شود و اطلاعات بصورت یکسان به همه برسد. از دیگر سوی، ادامه مناظره ها باعث خواهد شد تا کودتاگران رسوا شوند. فرض کنید موسوی بیاید در تلویزیون و برای مردم تشریح کند که احمدی نژاد چگونه و در چه تاریخ هایی از هواپیمای ریاست جمهوری برای سفرهای تبلیغاتی شخصی استفاده کرده است. در جواب این صحبت احمدی نژاد چه خواهد گفت؟ آیا منکر می شود؟ (البته از ایشان بعید نیست) نکته هوشمندانه ای که در این پیشنهاد نهفته است این است که احمدی و موسوی باز در موضعی برابر در صدا و سیما حاضر خواهند شد. مثل دو نامزد انتخاباتی. این یعنی نتایج اعلام شده در انتخابات و تائید شورای نگهبان کشک است.
2-آزادی زندانیان سیاسی که در این ایام دستگیر شده اند:
اگر زندانیان سیاسی آزاد شوند فکر می کنید دیگر چه کسی از زندانی شدن بترسد؟ وقتی بدانیم فورا آزاد می شویم آیا دیگر ترس از زندانی شدن خنده دار نیست؟ از طرف دیگر، آزادی زندانیان سیاسی باعث می شود تا هرم مخالفان تکمیل شود. الان هرم مخالفان بسیار ناقص است. چرا که کف هرم که مردم باشند به راس هرم که رهبران جنبش هستند (خاتمی، موسوی، حتی هاشمی) اتصال ندارد. با آزادی زندانیان سیاسی که تعدادشان زیاد است و به مردم و راس هرم نیز متصلند، این ارتباط برقرار شده و یک هرم شکست ناپذیر از مخالفان بوجود می آید. این پیشنهاد نیز البته یک نکته هوشمندانه داشت. بر اساس اصل 168 قانون اساسی تا زمانی که تعریف جرم سیاسی مشخص نشده باشد و قانون آن به تصویب نرسد، زندانی سیاسی و متهم سیاسی و مجرم سیاسی نیز مفهومی ندارند. بنابراین در حال حاضر بر اساس قوانین ایران، زندانی سیاسی نداریم (مثل همجنس گرا ها). این مسئله ایست که سالهاست بر آن تبلیغ می شود. حالا از یک تریبون رسمی اعلام می شود که زندانیان سیاسی را آزاد کنید. به این معنی که شما (قوه قضائیه) دارید یک کار غیر قانونی انجام می دهید و دروغ می گوئید که ما زندانی سیاسی نداریم.
3-دلجویی از آسیب دیدگان حوادث اخیر
دقیقا چند نفر می توانند مدعی شوند که از آسیب دیدگان وقایع اخیر نیستند؟ کمتر خانواده ای در تهران پیدا می شود که یک جوان کتک خورده و یا شهید شده در وقایع اخیر نداشته باشد. فکر کنید فردا قوه قضائیه بخواهد اعلام کند که آهای، کتک خورده ها، دانشجویان ساکن کوی، خانواده های شهدا و مفقودان، راه بیافتید و بیایید اسم بنویسید تا ازتان دلجویی کنیم. فکر می کنید چه اجتماع میلیونی ای برپا شود؟ با توجه به اینکه مردم و یا به اصطلاح معترضان! همگی به نوعی آسیب دیده اند. نکته هوشمندانه این پیشنهاد هم این است که قوه قضائیه که تاکنون همیشه در موضع معصوم از خطا بوده است، حالا باید بیاید و به خطا اعتراف نموده و حتی دلجویی هم بکند.
4-دلجویی از علما
هیچ مرجع تقلید حسابی تا کنون به احمدی نژاد تبریک نگفته است (مصباح یزدی را نشمردم) برخی از آنان مثل آیت الله طاهری دولت را مشروع نمی دانند و این مطلب را علنا اعلام کرده اند. برخی مثل آیت الله بیات زنجانی به دولت فعل حرام (امر به ضرب و شتم مردم بیگناه) را نسبت داده اند. برخی اعمان دولت را بی خردانه دانسته اند. حالا قرار است این دولت بیاید و از مراجع دلجویی کند. چه شود! نکته هوشمندانه مستتر در این پیشنهاد بسیار مهم است. اغلب آیت الله های ایران از جمله آیت الله رفسنجانی افتخار شاگردی آیت الله منتظری را داشته اند. اگرچه ممکن است جوانان زیادی ایشان را نشناسند، ولی قطعا آیت الله های قم ایشان را می شناسند و به برتری علمی ایشان بر خودشان اذعان دارند. آیت الله منتظری چند روز پیش فتوی ای بسیار جنجالی داده اند. آیا باید از ایشان نیز دلجویی شود؟

به نظر می رسد که پذیرفتن و نپذیرفتن هریک از پیشنهادات چهارگانه فوق عملا غیر ممکن است. به دلایلی که برشمردم، دولت نمی تواند هیچیک از این پیشنهادات را نپذیرد. از سوی دیگر، نپذیرفتن پیشنهاداتی چنین ساده نیز، باعث می شود که دولت کودتاگر چنان در منظر جهانیان تحقیر شود که ده ها سال برای جبران وجهه آن زمان لازم باشد. شما فکر می کنید که دولت چه خواهد کرد؟

ساعت پایان برنامه فردا

شاید خیلی بی ربط باشد. مدتها بود دنبال یک حضور میلیونی می گشتیم. حالا من آمده ام و از ساعت پایان برنامه نماز و تجمع فردا حرف می زنم. اما واقعا مهم است.
تجربه یک ماه گذشته به ما آموخت که هرگاه زیاد بودیم، مثل 26 و 27 خرداد بی دردسر، راهپیمایی سکوتمان را برگزار کردیم. کسی هم کاری به کارمان نداشت. اما هروقت کم بودیم به دردسر افتادیم. یک تجربه دیگر هم پیدا کردیم. ما خیلی خوب و هماهنگ تجمع میلیونی برگزار می کنیم. اما آخرش را خوب به پایان نمی بریم. نمونه بارزش تجمع 25 خرداد. تجمعی که می رفت تا با خاطره ای خوش تمام شود، بخاطر نداشتن برنامه برای پایان دادن به آن، به درگیری کشیده شد. شهید و مجروح دادیم و تازه ما شدیم اغتشاشگر.
فردا اغلب ما قبل از خوردن نهار به نماز می رویم. هوا هم گرم است. زنان و کودکان، جوانان و سالخوردگان. مطمئن باشید اگر تا پایان نماز جمعیت بی سابقه و میلیونی داشته باشیم، در خاتمه آن به سرعت از تعدادمان کم خواهد شد. خاتمه نماز احتمالا ساعت 2 بعد از ظهر خواهد بود. مسن تر ها، زنان خانه دار، کودکان، از میانمان خواهند رفت. قیافه هایمان هم کم کم شبیه اغتشاشگران خواهد شد.
برای همین می خواهم درخواستی بکنم. هرکس. در هر موقعیتی که هست، تا ساعت 4 بعد از ظهر خیابان را ترک کند. بگذارید سکوت و نبودنمان هم به اندازه حضور و بودنمان پر ابهت و پر سر و صدا باشد. بگذارید خیابان های خالی توی ذوق بدخواهانمان بزند.
فردا هرگونه درگیری به نفع ما نیست. مطمئن باشید وجود گروه های کوچکی از ما، با نمادهای سبزمان، بدخواهان را تشویق به ایجاد درگیری می کند. پس بیایید ناکامشان سازیم. اینبار ما آنها را با خیابان های خالی قال بگذاریم. مطمئنا گرسنگی در ساعت 4 آنقدر هست که تعدادمان را ناچیز کند. پس از حالا به فکر باشیم.