مجتبی واحدی؛ قدم زدن بر روی یک مرز

یک رهبر سیاسی بزرگ خیلی راحت می‌تواند به یک دون‌کیشوت تبدیل شود. در حقیقت مرز میان این دو خیلی باریک است. مجتبی واحدی دقیقا در حال راه رفتن بر روی این مرز است. ممکن است که او با بازی درست بتواند نقش مهمی در تاریخ کشور ایفا کند. ولی هرآن نیز احتمال سقوط او وجود دارد. این خطر گریبان خیلی از رهبران سیاسی را در طول تاریخ گرفته است. رهبرانی که به همین دلیل نام آنان هیچگاه در تاریخ ثبت نشده است!
این خطر برخی دیگر از رهبران را هرگز تهدید نمی‌کند. میرحسین موسوی و مهدی کروبی هیچگاه به یک دون‌کیشوت تبدیل نخواهند شد. چرا که آنان از پس‌زمینه لازم برای رهبری برخوردارند. حداقل سه میلیون نفر جمعیت حاضر در راهپیمایی‌های خرداد 88 در حمایت از یک دون‌کیشوت به خیابان نیامدند.
مجتبی واحدی اخیرا اعلام کرده است که در یک تور اروپایی به دنبال تشکیل کنگره ملی برای آزادی ایران است. در یک تور اروپایی؟؟ کنگره ملی ایرانیان؟؟ آیا ایران در اروپا است؟ یا مجتبی واحدی معتقد است که سرنوشت ایران قرار است در اروپا تعیین شود؟
مجتبی واحدی فردی شجاع است. او شجاعانه سابقه فعالیت سیاسی خود را به 18 سالگی خود پیوند می‌زند. متاسفانه کسی برای او توضیح نمی‌دهد استخدام او در سمت کارمندی جزء در بنیاد مستضعفان در سن 18 سالگی، سابقه مبارزه و فعالیت سیاسی محسوب نمی‌شود. او ترجیح می‌دهد تعریف فعالیت سیاسی را به کارمندی جزء یک اداره تقلیل دهد. با این حساب در ایران میلیون‌ها رهبر سیاسی وجود دارد. با این حساب خیلی از رهبران ملی و سیاسی، رهبر سیاسی محسوب نمی‌شوند.
از دوستان و نزدیکان آقای واحدی جدا می‌خواهم برای ایشان توضیح دهند که جمع کردن اپوزیسیون زیر یک سقف نیاز به کاریزمای سیاسی دارد. ویدئوهای 10 دقیقه‌ای ساخته شده در یک زیرزمین در ایالات متحده، برای کسی کاریزمای سیاسی ایجاد نمی‌کند. استخدام در یک نهاد انقلابی برای کسی سابقه سیاسی نمی‌شود.
کاریزمای سیاسی نیاز به اقدام عملی دارد که توسط خود فرد انجام شده باشد. ایشان چند سال سابقه زندان دارند؟ بیش از عباس امیرانتظام؟ چند عنوان کتاب سیاسی نوشته‌اند و در چه تیراژی منتشر شده است؟ بیش از اکبر گنجی؟ در سال‌هایی که مدعی فعالیت سیاسی هستند، چه تاثیری در سیاست کشور گذاشته‌اند؟
بررسی تاریخ سی ساله گذشته کشور نشان می‌دهد که خیلی از حرکت‌هایی که از داخل کشور آغاز شده است، با خروج از کشور مرده و برای همیشه به تاریخ پیوسته اند. ایشان چگونه خواهند توانست حرکتی را از خارج از کشور آغاز و هدایت کنند؟
فرض کنیم که ایشان موفق شوند بزرگترین اپوزیسیون خارج از کشور را تاسیس کنند. آیا به راه‌های ارتباط این گروه با داخل کشور اندیشیده اند؟ یا اینکه قرار است ایشان هم مثل خانم مریم رجوی رئیس جمهور منتخب خارج از ایران باشند؟ یا رئیس کنگره در تبعید؟
آقای واحدی، اگر به شما علاقه نداشتم هرگز این چند سطر را برای شما نمی‌نوشتم. جایگاه و وزن خود را دوباره بررسی کنید. باور کنید مایل نیستیم که شما را از بدنه جنبش جدا شده ببینیم. ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر